بیستونهم بهمنماه سال ۱۳۹۲ بود که رهبر معظم انقلاب، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی را به روسای قوای سهگانهی کشور و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ فرمودند.
بیستونهم بهمنماه سال ۱۳۹۲ بود که رهبر معظم انقلاب، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی را به روسای قوای سهگانهی کشور و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ فرمودند. به همین خاطر بیستونهم بهمن در تقویم، روز کارآفرینی و اقتصاد مقاومتی نام گرفت. اقتصاد مقاومتی در حقیقت اقتصادی است که بتواند در مقابل تکانههای خارجی مقاوم بوده و همچنان رشد کند. این الگو، الگویی پویاست؛ چرا که افق و چارچوب را روشن کرده، تا در هر برههای، بتوان متانسب با آن، راهکارهای عملیاتی استخراج کرد. به همین دلیل میتوان گفت، اقتصاد مقاومتی راهکاری برای امروز و هر روز اقتصاد ایران است. منتهی امروز با یک مختصاتی و روزهای دیگر با مختصات دیگر. اما مختصات اقتصاد مقاومتی در ایرانِ امروز چیست؟! برای پاسخ به این پرسش، باید وضعیت اقتصاد در شرایط کنونی را بررسی کنیم. اکنون اقتصاد در شرایط تحریم قرار دارد. علاوه بر تحریم، که تلاشی است از سوی دشمن برا قطع کردنِ ارتباط اقتصادی کشور ما با سایر کشورها، در داخل نیز با ضعف ساختار تولید مواجهیم که حاصل سیاستهای غلط اقتصادی و اتکا به رفع تحریمها توسط «برجام» برای ایجاد رونق اقتصادی بود. خیالی که از همان ابتدا، خام مینمود، ولی سیاستگذار به آن اتکا کرد و ضربه خورد. اما اقتصاد مقاومتی برای امروز ایران، چه رهاوردی میتواند داشته باشد؟! اولین رهاورد اقتصاد مقاومتی اسن است که میگوید اگر قرار است اقتصاد در شرایطی که ارتباط با دنیای خارج دشوار است، رشد کند باید بخشهایی از اقتصاد که کلیدی هستند، تقویت شوند.
بخشهای کلیدی، بخشهایی هستند که برای فعال شدن، مواد اولیه و تکنولوژی لازم برای تولید را در داخل دارند و نیازی به واردات مواد اولیه و واسطهای ندارند؛ بنابراین وقتی فعال میشوند، بخشهایی از اقتصاد که به این بخش سرویس میدهند نیز فعال میشوند. از سوی دیگر محصول این بخش، برای بسیاری از بخشها به صورت نهادهی تولید عمل کرده و آنها را به حرکت وامیدارد. مثلاً بخش ساختمان (اعم از مسکونی و غیر مسکونی)، در اقتصاد ایران یکی از این بخشهاست. از یک سو آهن و مصالح و تکنولوژی لازم در داخل وجود دارد، پس با فعال شدنِ ساختمان، به طور غیرمستقیم خیلی از بخشها رشد میکنند و خیلی از افراد از بیکاری در میآیند. از سوی دیگر ساختمان، یکی از ملزومات اصلی هر کسبوکاری است. پس رونق در این بخش، به رونق در آن بخشها نیز خواهد انجامید. بخشهایی مانند حملونقل و گردشگری داخلی نیز چنین هستند. این بخشها به مثابه موتورهای محرک اقتصاد ایرانند. اگر فعال شوند، اقتصاد را به حرکت وا میدارند. این تنها مربوط به تقویت موتورِ اقتصاد بود. نکتهی دیگر این است که وقتی موتور اقتصاد راه افتاد، آیا ما باید تسلیم تحریمها شده و ارتباط خود با خارج را قطع کنیم؟! پاسخ منفی است. ایران باید تا جایی که میتواند تحریمها را دور زده و برای خود مجاری تنفسی ایجاد کند. یکی از این راهها، میتواند تمرکز روی تقویت پتروشیمی خصوصی باشد. ما وقتی نفت میفروشیم، فرستادن نفت به خارج دشوار است؛ نفت قابل ردیابی است و ریسک صادرات آن بالاست.
از طرفی پول حاصل از فروش آن نیز به راحتی به اقتصاد بازنمیگردد. راهحل جایگزین تقویت پتروشیمیهای خصوصی است. بدین ترتیب نفت را دولت به پتروشیمیها میفروشد و آنها نیز با تبدیل نفت به محصولات پتروشیمی، اولاً صادرات آن را آسان میکنند و در ثانی، چون در کشورهای اطراف، این محصولات خریدار دارند، به راحتی قابل ردیابی نیست و پولش را هم میتوان راحتتر به کشور وارد کرد. پس برای امروز اقتصاد ایران، اقتصاد مقاومتی دو راهکار مهم دارد. راهکار نخست این است که نباید تسلیم شد و وقتی دشمن میگوید «منزوی شو!»، ما نباید خود به استقبال انزوا برویم. بلکه راههای زیادی وجود دارد تا از انزوا خارج شویم. راهکار دوم نیز این است که باید موتورهای محرکی برای اقتصادمان تعبیه کنیم که به راحتی تحت تحریم خارجیها، خاموش نشوند. این موتورها بخشهایی مانند ساختمان و حملونقل هستند. در صورتی که در سطح کلان، سیاستگذار اقتصادی این استراتژی اقتصاد کلان را اعمال کند، بازیگران خرد اقتصادی که مردم ایران باشند نیز با فعال کردن خلاقیت خود در این بخشها، کارآفرینهایی خواهند بود که تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی را تسهیل میکنند؛ بنابراین با این دو راهکار، میتوان از بزرگترین تکانهی منفی اقتصادی تاریخ که امروز بر علیه اقتصاد ایران از سوی دشمنان فعال شده است، عبور کرد.
ارسال نظرات